اگر برنامه نداشته باشیم، برایمان برنامه دارند!
مسئلهی اساسی تصور غلطی است که اگر ما نتوانیم بحران جنسی را با پیشنهادهای عاقلانه حل کنیم، صرفاً این نیاز یا سرکوب میشود یا جوان قرار است تقوا پیشه کند، درحالیکه دسترسی به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و ارتباطی که امروز بهصورت فزاینده با جهان دیگر وجود دارد، میتواند نسخههای هرچند غلط و غیر بومی بیرونی را برای جوانان کشور بهعنوان نسخهی پیشنهادی ارائه کند. این نسخهها البته آسیبهای بسیاری را با خود به همراه دارد اما سیاستگذار جامعه توجهی نه به اصل مسئله و نه به این پیشنهادهای جایگزین و آسیبهای آن دارد.
خودارضایی: یکی از ابعاد ارضا در رابطه با نیاز جنسی، بُعد روانی و هیجانی است، به این معنا که هیجانها و خواستهای روانی فرد، ارضا شود و آنچه در تخیل خود از همبستری با جنس مخالف دارد، در واقع اتفاق بیفتد. در خودارضایی از آنجا که تنها ارضای جسمی صورت میگیرد، فرد احساس رضایت نکرده و به همین دلیل مرتباً این عمل را تکرار مینماید. ازاینرو، احتمال زیادی وجود دارد که فرد معتاد به خودارضایی شده و دچار بسیاری از عوارض روانی و جسمی گردد که از تکرار این عمل حاصل میشود. از بعدی دیگر از آنجا که فرد در خودارضایی با تخیل خود این عمل را انجام میدهد، وابسته به تصویر خیالی و غیر واقعی ذهن خود میشود. در بسیاری از موارد دیده شده است که افرادی که دچار خودارضایی در پیش از ازدواج بودهاند، دیگر نمیتوانند رابطهای طبیعی با همسر خود داشته باشند و همچنان وابسته به خودارضایی، تخیلات و احیاناً دیدن فیلمهای پورن هستند که این موضوعها میتواند تأثیراتی مخرب بر زندگی فرد داشته باشد. غیر از این موارد، خودارضایی امری حرام است که تأثیراتی مخرب بر علو و تعالی روح انسان میگذارد.
دوستیهای پیش از ازدواج: دوستیهای پیش از ازدواج بازهای گسترده از انواع روابط را در برمیگیرد که برای تحلیل هر دسته باید به صورت مشخص صحبت کرد اما به صورت کلی این دوستیها تا آنجا که تبدیل بهرابطهی جنسی نگردند در واقع نه تنها کمک کننده در آرامش غریزهی جنسی نیستند بلکه محرک آن نیز هستند. به واقع نمیتوان تصور کرد که رابطهی دوستانهی نزدیک بین دو جنس، سبب تحریک جنسی افراد و خصوصاً آقایان نگردد. خواستهی دختران و پسران و بلکه هدف این افراد از ورود به این روابط، متفاوت و میتوان گفت متناقض است زیرا دختران خواهان یک رابطهی عاطفی، رومانتیک و ماندگار هستند و پسران به دنبال رابطهی جنسی بدون تعهد و درگیری عاطفی، با جدا شدنی آسان هستند. تحقیقات نشان داده است که اکثریت قاطعی از پسرانی که وارد این روابط میگردند حاضر به ازدواج با طرف مقابل خود نیستند. این روابط به غیر از آسیبهای عاطفی که ممکن است برای دختران داشته باشد، میتواند در بعد اجتماعی نیز باعث ایجاد تنوعطلبی، تأخیر در ازدواج و کاهش تمایل به تشکیل خانواده و فرزندآوری و افزایش آمار انواع جرائم جنسی، خشونت جنسی، سقط جنین و… گردد.
رابطهی جنسی از طریق زنان خیابانی: این رابطه غیر از مخاطراتی که ممکن است فرد را از نظر انواع بیماریهای مقاربتی و واگیردارگرفتار سازد، به دلیل قرار گرفتن در موقعیتی خطرناک میتواند فرد را در معرض انواع مخاطرات از قبیل زورگیری، ضرب و جرح، دزدی و… قرار دهد. از آنجا که این رابطه براساس عدم شناخت و بدون هیچ مسئولیتپذیری یا علقهی عاطفی بین دو نفر صورت میگیرد، ممکن است ابعاد جسمی و روانی فرد را ارضا کند اما از آنجا که او از نظر عاطفی ارضا نمیشود(کسی را که با او همبستر شده دوست ندارد و صرفاً رفتاری ابزاری دارد) احساس نوعی شیءوارگی و بیهودگی را برای هر دو طرف(خصوصاً زن) ایجاد میکند و میتواند مقدمه بسیاری از آسیبهای روحی و روانی گردد. در بعد اجتماعی نیز روسپیگری میتواند از بین برندهی نظام خانواده و کاهش تمایل افراد به ازدواج و فرزندآوری، افزایش آمار بیماریهای جنسی و سقط جنین، ایجاد طبقهای آسیب دیده در زندگی اجتماعی و…. شود. گذشته از آن از بعد تعالی روح انسانی نیز عمل زنا میتواند مقدمه فروپاشی انسان، اخلاق و… در فرد و اجتماع باشد.
زندگی همباشی: زندگی همباشی که در واقع شروع زندگی مشترک بدون اعلام و پذیرش عمومی محسوب میشود هرچند میتواند نیاز جنسی و روانی فرد را در رابطهای مستمر با جنس مخالف برطرف سازد و حتی میان این دو نفر نیز رابطهای عاطفی وجود داشته باشد که فرد را از نظر عاطفی نیز تأمین نماید، اما حتی اگر این رابطه در چارچوب شرع و با خواندن عقد موقت و دائم بین دو نفر صورت گیرد(در غیر این صورت که اثرات مخرب بر روح انسان و علو آن دارد) نیز میتواند اثرات مخربی بر روان(خصوصاً خانمها) و اجتماع داشته باشد. به این بیان که عدم وجود تعهدات لازم بر حفظ این رابطه در بلند مدت هر دم فرد را در ترس پایان یک طرفهی این همباشی قرار میدهد و همین امر براساس تحقیقات انجام شده، خصوصاً زنان را در مظان بیماریهای روانی و استرس قرار میدهد. در بعد اجتماعی نیز این امر میتواند باعث کاهش تمایل به ایجاد خانواده و فرزندآوری و افزایش جداییها و شکستهای عاطفی، افزایش آمار سقط جنین و تجاوزها و بیماریهای جنسی و… گردد.
بیایید نسخههای شرع را مبنا قرار دهیم…
نسخهی اصلی و اساسی دین اسلام نکاح یا همان ازدواج است. ازدواجی که قیودی دارد و تعهداتی را با خود به همراه میآورد که ضمن برطرف کردن نیاز جنسی و عبور از این بحران بزرگ به چارچوبمندی جامعه نیز کمک میکند. علاوهبراین مبنای محبت و تعهد واقعگرایانه را با خود به همراه میآورد که تب ناآرام جوانی را آرامش میبخشد.
ازدواج موقت: ازدواج موقت میتواند بازهای گسترده از روابط را به شکلهای گوناگون در برگیرد. از ازدواجهای موقت کوتاه مدت و بهاصطلاح ساعتی تا ازدواجهای موقت اعلام شده به خانوادهها پیش از ازدواج دائم. لذا تحلیل اثرات جسمی، روانی و عاطفی هر یک متناسب با وضعیت آن گوناگون است. اما اگر ازدواج موقت بتواند در چارچوبی مشخص و با آگاهی خانواده و در بازهای بلند صورت گیرد با توجه به اینکه راهی شرعی در اطفای غریزه جنسی و تعالی بخش روح انسانی است، میتواند اثرات فردی و اجتماعی مثبتی داشته باشد. هر چند که در نگاه کلان اصل با ازدواج دائم و تشکیل خانواده و فرزندآوری و تربیت فرزند در خانوادهای مستحکم است؛ اما در جامعهای که فاصلهی بلوغ تا ازدواج در حال گسترش است و امکان ازدواج دائم برای عدهای وجود ندارد و عدم تأمین غریزه جنسی نیز میتواند اثرات مخرب بر جسم و روان و حتی اندیشه و بینش فرد تا پایان عمر داشته باشد، ازدواج موقت میتواند کمک کنندهای برای خروج از این وضعیت باشد و هرچه این ازدواج متوجه ابعاد روانی، جسمی، عاطفی و روحی فرد گردد، میتواند اثرات بیشتری داشته باشد و خانواده در این امر میتواند کمک زیادی انجام دهد.
ازدواج دائم: ازدواج دائم به عنوان مسیر اصلی تأمین نیاز جنسی که با تشکیل خانواده و رابطهای پایدار و عاطفی همراه است میتواند بهترین راه برای تأمین نیاز جنسی در جامعه باشد و فرد را از نظر جسمی، روانی و عاطفی تأمین کند و از سوی دیگر به دلیل شرعی بودن باعث تعالی و رشد روحی فرد گردد و نیز با ایجاد خانواده و فرزندآوری و تربیت و حمایت از فرزندان زمینهی رشد و توسعهی اجتماع را نیز فراهم کند، اما همین ازدواج دائم با تمام امتیازاتی که دارد در صورتی که در فضایی نامناسب و شرایطی نامطلوب و با عدم شناخت صحیح از طرف مقابل صورت گیرد، میتواند باعث شکست و فروپاشی نهاد خانواده یا ادامهی حیات آن به صورت ناکارآمد و نامطلوب گردد و تبعات منفی فردی و اجتماعی فراوانی به بار آورد. تربیت و آماده کردن فرد برای ورود به فضای تشکیل و مدیریت زندگی دارای اهمیت بسیار است که خانواده و نظام آموزشی و جامعه نقشی اساسی در آن دارند. ازدواج دائم اگر با آگاهی و آمادگی کامل افراد صورت گیرد به نظر میتواند موفقیت آمیزترین نوع از ازدواج باشد.